نویسنده
چکیده
در این مقاله، یکی از غزلهای مولوی تفسیر شده است. به عقیده نویسنده، این غزل مثل بسیاری از غزلهای مولوی دارای وحدت عاطفی است، و همین امر سبب پیوند معنایی میان ابیات و رفع ابهام از پارهای از آن ابیات میگردد. نویسنده با استفاده از روابط بینامتنی و زمینه ذهنی مولوی سعی کرده است مبهمات بیتها را روشن کند و پیوند معنایی ابیات را علیرغم گسستگی ظاهری آنها توضیح دهد و از این طریق وحدت عاطفی غزل و اندیشه مترتّب بر آن را کشف کند.
کلیدواژهها