نویسنده
دانشگاه کاشان
چکیده
یکی از بنمابههای برجسته در سرودههای عرفانی، بویژه عرفان رندانه، که نشانگرِ یکی از آموزهها و آزمودههای عارفان نیز هست، «نظربازی» است. نیز کلیدواژهای وابسته بدان یا برآمده از آن مانند نظرباز، صاحبنظر، اهلِ نظر، علمِ نظر، و ... . در این گفتار نخست به کوتاهی، باز نمودهایم که چگونه واژگانی چون نظربازی که در زبان و فرهنگ مردمی نشانگرِ خوهایی ناپسندیدهاند، چونان کلیدواژه به زبان و فرهنگِ عرفانی راه یافتهاند، سپس نشان دادهایم که نظربازی که نزد مردم به معنیِ چشمچرانی است، نزد عارفان نشانگرِ چندگونه تجربهی عرفانی است: 1. این تجربه که عارف در عشق و عرفان به جایی میرسد که بر هرچه مینگرد، خدا و جلوههای خدا را میبیند و با آنها نظربازی می کند؛ 2. آن دست تجربهها که ز ملک تا ملکوت حجاب از پیش عارف برداشته میشود و چشم او به زیباییهای غیبی گشوده میگردد و چه بسا یار آسمانی خویش را در زیباترین چهره و پیکرهی انسانی میبیند و با او و آنها نظر میبازد؛ 3. در آنگونه تجربهها که عارف به درون خویش راه مییابد و با زیباییها و دیدنیهای شگرفی که در خویش میبیند، نظربازی میکند. (در گزارش این تجربهها به نکتههایی چون: تجلی، تمثّل، نظام احسن، شاهدبازی و ... نیز اشارههایی داشتهایم)، سپس یاد کردهایم که نظرباز، صاحبنظر، اهل نظر و ... کسی است که به چنین تجربههایی توانایی یابد، چنانکه علم نظر، آگاهی از رسم و راه نظربازی است و دانستنِ معانیِ و شیوههای آن، چگونگیِ رسیدن به آن، آفت و آسیبهای آن و ... . در پایان نیز آسیبشناسانه به لیز و لغزان بودن این شیوهها و سوء استفادههایی که بویژه صوفی نمایان از آنها کرده و میکنند، اشاره کردهایم.
کلیدواژهها