نویسندگان
چکیده
مسأله عدم به موازات مسأله وجود، یکی از مهمترین مباحثی است که همواره در شمار افکار اصلی فلاسفه و عرفا بوده است. عطار نیشابوری، با تسلط در مبانی حکمت و عرفان اسلامی، دیدگاه خود را در خصوص عدم با اشارات لطیف و مضمون آفرینیهای ظریف به وضوح نمایان ساخته است. از دیدگاه عطار؛ «عدم، عدم به نام است» و در واقع یک مرحله از مراحل ظهور نور وجود به شمار میآید. وی در استدلالی دیالکتیکی بیان میکند: ورای ذات حق چیز دگری نیست و دو عالم فرزند عدماند و ندر نگاه عشق است که عدم و وجود یکسان میگردد.
این پژوهش که به روش اسنادی انجام شده، نخست نگرشهای بزرگان در خصوص رابطه عدم و وجود، قلمرو معنایی عدم، خاستگاه مطلق هستی و چشمانداز معنایی فنا و مرگ رت مورد بررسی قرار داده است. سپس با ذکر اشعاری از عطار به جهانبینی وی در این زمینه پرداخته است؛ زیرا در پرتو شناخت دقیق سهم معرفتی عطار، از عدم میتوان بسیاری از دقایق و نکات تصوف و عرفان اسلامی را تجزیه و تحلیل نمود.
کلیدواژهها