حدیقه الحدیقه از دیدگاه روان‌شناسی تحلیلی یونگ (نمادها و مضامین کهن‌الگویی در دو حکایت روح‌الله و ترک دنیا و مکالمۀ او با ابلیس و حکایت حضرت سلیمان)

نویسندگان

چکیده

مکتب روان‌شناسی یونگ بر اساس مفهوم ناخودآگاه ذهن بشر بنا شده است. محتویات و ذخایر بخش ناخودآگاه جمعی ذهن انسان «کهن‌الگو» نام دارد که طبق نظر یونگ معمولاً به شکلی ناخواسته و با زبانی نمادین از طریق خودآگاه ذهن، در فرهنگ‌های اقوام مختلف جهان نمودار می‌گردد. اسطوره‌ها، رؤیاها، ادبیات، هنر، دین، کشف و شهودهای عرفانی، بستر مناسبی برای تجلی این تصاویر و مفاهیم کهن هستند. آثار عرفانی برخاسته از روح و ناخودآگاه ذهن صاحبان خود، به‌سبب دریافت کمالات و ادراکات باطنی عرفا، برای بررسی کهن‌الگوها از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند.
حدیقۀ سنایی یکی از آثار ارزشمندی است که موضوع آن توحید، عرفان و اخلاق است و پیام آن دعوت به درون‌بینی است. فضای عارفانه و رمزآمیز حاکم بر حدیقه، تأثیرپذیری از اساطیر، وجود شعرهای روانی، به‌ویژه قلندریات و شطحیات و طامات، تعلیم مقاصد صوفیه از راه خیال‌انگیزی و شاعری، درآمیختن مضامین عارفانه و عاشقانه، برای اولین بار به‌وسیلۀ سنایی به‌عنوان پیشرو شاعران عارف، این اثر را برای بررسی کهن‌الگویی حائز اهمیت می‌سازد.
تحقیق حاضر با هدف تحلیل محتوایی و بررسی تطبیقی کهن‌الگوها بر اساس نظریۀ یونگ در حدیقه صورت گرفته است و رابطۀ آرا و عقاید یونگ را با عرفان و تصوف ایرانی در منبع موثقی چون حدیقه بیان می‌کند. همچنین وجوه شباهت و اختلاف دیدگاه یونگ و سنایی را یادآور می‌شود. در پایان، با بررسی کهن‌الگویی دو حکایت، نمود و تجلی  مضامین کهن‌الگویی را در گونه‌های ادبی چون شعرهای غنایی و حکایت‌های عارفانۀ کوتاه، خاطرنشان می سازد.
یافته‌ها نشان می‌دهد که  سنایی در شعرهای روانی خود که حاوی مکاشفات عارفانۀ اوست، تحت‌تأثیر ناخودآگاه جمعی قرار گرفته  و برای بیان مقاصد عرفانی از  مفاهیم کهن‌الگویی بهرۀ فراوانی برده است. در نهایت  نتیجه می‌گیریم  نمادها و مضامین کهن‌الگویی که گاه معنایی قدسی به خود می‌گیرند، علاوه بر تأثیرگذاری در درک این‌گونه اشعار، خواننده را به‌سوی تعالی و کمال رهنمون می‌سازند.

کلیدواژه‌ها

a
  • تاریخ دریافت: 09 بهمن 1401
  • تاریخ بازنگری: 06 مرداد 1403
  • تاریخ پذیرش: 09 بهمن 1401
  • تاریخ انتشار: 01 اسفند 1397