نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری حکمت هنرهای دینی، دانشگاه ادیان و مذاهب دانشکده دین و هنر (
2 دانشیار، عضو هیئتعلمی مؤسسه آموزش عالی هنر و اندیشه اسلامی
چکیده
این مقاله به بررسی ساختار روایی داستان پیر چنگی از مثنوی معنوی مولانا، با استفاده از الگوی ریختشناسی ولادیمیر پراپ میپردازد. هدف این پژوهش آن است که نشان دهد چگونه حکایات عرفانی، بهرغم پیچیدگی معنوی و محتوای عمیق، میتوانند از ساختارهای روایی شناختهشده در ادبیات عامه پیروی کنند. به این منظور، کارکردها و عناصر اصلی روایت در داستان پیر چنگی شناسایی و با نقشهای ساختاری پراپ تطبیق داده شدهاند. شخصیتهای محوری همچون پیر چنگی و عمر در این حکایت، در چارچوب نقشهای پراپ، بهعنوان نمادهای عرفانی ظاهر میشوند و هرکدام بهگونهای در شکلگیری و تقویت پیامهای معنوی حکایت سهم دارند. یافتهها نشان میدهند که این داستان نهتنها با ساختارهای پیشنهادی پراپ همخوانی دارد، بلکه از این ساختارها برای روشنتر کردن تمثیلها و معانی عرفانی بهره میگیرد. این پژوهش نشان میدهد که نظریههای ساختاری، بهویژه الگوی پراپ، میتوانند ابزارهای مؤثری برای تحلیل متون کلاسیک و درک لایههای عمیقتر پیامهای معنوی آنها باشند. همچنین، توصیههایی برای ادامۀ تحقیقات درزمینۀ تحلیل روایی داستانهای عرفانی براساس نظریات مدرن ارائه شده است تا به فهم بهتر این متون کمک کند.
کلیدواژهها