نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی - عرفانی دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه مازندران
2 استادیار گروه علوم انسانی دانشگاه ملی مهارت تهران ایران
چکیده
روح، سالکی اسرارآمیز است که از یک بیزمانِ بیمکان آن جهانی به زمین و تن این جهان نزول یافت، در نسیان فرو رفت و اصل خود را گم کرد. پس در خلاء معنایی خود، ندا و پیام همزاد و همراه خود، عشق را برای رجعت دریافت نمود. این عشق با محرکۀ درد جدایی و شوق بازگشت در ناخودآگاه جمعی ریشه دارد و در سفرمعنایی قهرمان/سالک متجلی میگردد. موضوع آثار عطار حرکت به سوی حقیقت و ارتقای انسان به کمال با درونمایه و کهن الگوی سفر قهرمانی است که با نقشمایههای «درد-عشق-سکوت» بازنمایی شده است و به ظاهر، عطار برخلاف دیگر مثنویهایش، در اسرارنامه به یک روایت داستانی از سلوک نپرداخته است. بنابراین پژوهندگان با توجه به این مسئله و با هدف رازگشایی از وجود سلوکی معنادار و پنهان در اسرارنامه، به چگونگی حرکت سالکانۀ عشق وروح بر پایۀ الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل پرداختهاند. یافتهها نشان داد یکی از رازآمیزترین گونههای سفر عروجی و سلوک عارفانه در اسرارنامه نیز بازنمایی شده است و همسانیهای تصاویر تخیلی سلوک عشق و روح در «ارتقای روح با هبوط عشق» و «ارتقای عشق با عروج روح» بر مبنای «حرکت دایره وار رفت و آمدی» قهرمانِ کمپبل، از مهمترین نتایج این پژوهش است.