نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشآموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ایلام
2 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه ایلام. ایلام. ایران
چکیده
وجود لایههای متعدد در متون عرفانی اجازۀ خوانشها و نقدهای متنوعی را به منتقد ادبی میدهد. نقد کهنالگویی یکی از رویکردهایی است که با استفاده از آن میتوان به بررسی مباحث عرفانی پرداخت. این رویکرد از مباحث روانشناسی تحلیلی به ادبیات راه یافته است. پژوهش حاضر به شیوۀ توصیفی-تحلیلی، به نقدِ دفاع عرفا از ابلیس بر پایۀ رویکرد کهنالگویی میپردازد. نتایج پژوهش نشان میدهد که دفاع و ستایش گروهی از عرفا از ابلیس ناظر به ستایش پیر خرد در وجه منفی آن و دفاع از کهنالگوی سایه در سویۀ مثبت این کهنالگو است. ابلیس معلم ملائکه بود و رفتار او در سجده نکردن برای انسان تعلیم یکتاپرستی و وجهی از پیر خرد است؛ همچنین وسوسههای ابلیس و مشکلاتی که بر سر راه سالک قرار میدهد، راهی برای رسیدن به یکپارچگی روانی و مقابله با سایۀ بزرگ روان است که همانند حائلی میان فرد و حقیقت راستین عمل میکند و تنها کسانی به حقیقت واقعی میرسند که سایه را در خود حل کنند؛ بنابراین، این دو کارکرد مهم ابلیس سبب ستایش او از سوی برخی از عرفا شده است.