نویسنده
دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان
چکیده
از اواخر سده ششم و در سده هفتم هجری، تحت تأثیر تحولات اساسی که در عرفان اسلامی پدید آمد، قلمرو موضوعات عرفانی گسترش یافت و مباحث متنوعی در متون عرفانی مطرح شد. تعدد و تنوع موضوعات عرفانی سبب پدید آمدن دایره های واژگانی جدیدی شد که هر یک برای بیان بخشی از این موضوعات به کار رفت. یکی از این دایره های واژگانی، دایرهای است که در آن، اصطلاحات گوناگونی وجود دارد که هدف از شکل گرفتن آن، تبیین یکی از موضوعات اصلی عرفانی یعنی وجود و مراتب و درجات وجود بوده است. حرف، کلمه، کلام و کتاب، قلم، لوح، دوات، سطر، قول و ترکیبات متنوع اضافی و وصفی، اصطلاحات کلیدی این دایره واژگانی به شمار می روند که هر یک به طور منظم، بخشی از این موضوع مهم عرفانی را بیان می کنند. نتایج پژوهش حاضر که به روش اسنادی انجام گرفته، حاکی از آن است که در مکتب ابنعربی، کلمه به معنای پدیده کلمه تامه به معنای موجود تامه و کامل، کلام به معنای فعل حق، و کتاب به معنای عالم به کار رفته است. نگارنده این مقاله بر آن است که نقش این واژه ها را در قلمرو مفاهیم عرفانی مکتب ابنعربی تجزیه و تحلیل کند.
کلیدواژهها