نویسندگان
دانشگاه تربیت مدرس
چکیده
بی شک عرفان و تصوف- به دلیل مایه های ارزشی و اخلاقی آن- از غنی ترین نحله های فکری بشر است که بیشترین رسالت را در ابلاغ پیام باطنی دین بر عهده دارد. قدرت تأثیر و عمق نفوذ اندیشه های عرفانی در جامعه اسلامی به حدی است که کسی را یارای انکارآن نیست؛ اما از آنجا که مفاهیم کشف و شهودی عرفا(مفاهیم تجریدی) در دایره محدود واژگان و الفاظ نمی گنجد و به قول مولانا «لفظ در معنا همیشه نارسان» است. برای رفع چنین تنگنا و نارسایی چاره ای جز بهره گیری از فنون هنری و ظرفیت های زبان شاعرانه وجود ندارد؛ بنابراین اغلب عرفا با بهره گیری از امکانات زبانی چون تشبیه، مجاز، استعاره، ایهام و نماد به بروز تجارب شخصی خویش روی آوردند. در این میان استفاده از نمادواژه های رنگ در وصف عواطف نفسانی و دریافت های شخصی بسیار قابل توجه است درحالی که به این مهم کمتر توجه شده است. این مقاله به نقش سمبولیک رنگ ها در بیان کیفیات نفسانی و تجربه های شخصی عرفا پرداخته، به امید آنکه تا حدی افق دید مخاطبان را نسبت به واژه گزینی های هدفمند عرفا وسعت بخشد یا به آنان در کشف راز و رمز آن واژگان در آثار عرفانی یاری نماید.
کلیدواژهها