جوانب عرفانی در زندگی و شعر شیخ بهایی

نویسنده

دانشگاه شهیدچمران اهواز

چکیده

در گذشتۀ تاریخی ایران، کمتر دانشمند بزرگی را می‌توان سراغ گرفت که در پرتو دریافت‌های علمی و انگیزش‌های صادقانۀ درونی خویش، به عرفان گرایش نداشته باشد؛ بهاءالدین محمد عاملی(شیخ بهایی) فقیه و حکیم و مفسّر و محدث و شاعر قرن دهم هجری از این جمله است. صفویه خود از تصوف به قدرت رسیدند، و کسانی چون شیخ بهایی و گروهی دیگر از عالمان عصر، گرایش‌های عمیق زاهدانه و عارفانه داشتند. هرچند شاعری شیخ بهایی در کنار دانش‌های وسیع او از رشته‌های گوناگون، چندان به چشم نمی‌آید، اما بی‌گمان شأن عرفانی او بیشتر از هر چیز و هرجا در شاعری‌اش نمود یافته و این مسئله تا حدودی به سابقۀ تاریخی شعر و عرفان ایرانی مربوط است. شیخ بهایی در عین برخورداری از اعتبار و احترام رشک‌برانگیز در دربار صفوی و استادی در بسیاری از دانش‌های زمان و نیز در کنار مقامات عالی مذهبی، منش و گرایش‌های عمیق عرفانی داشته و به خوبی توانسته این همه را با هم جمع کند. عرفان او گرچه مستقل و مولّد نیست، عموماً عاشقانه و رندانه و معطوف به نقد و تخطئۀ صوفیان ناصاف و بزرگداشت عاشقان و عارفان صافی‌دل است. در مقالۀ حاضر، گرایش‌ها و اندیشه‌های عرفانی بهایی، بیشتر از منظر شعرهای فارسی او که عمدتاً مشتمل بر غزل و رباعی و مثنوی است، معرفی و بررسی شده ‌است.

کلیدواژه‌ها

  • تاریخ دریافت: 09 بهمن 1401
  • تاریخ بازنگری: 06 مرداد 1403
  • تاریخ پذیرش: 09 بهمن 1401
  • تاریخ انتشار: 01 مهر 1391