نویسندگان
چکیده
نگرش و درک انسان نسبت به جهان و پدیدهها متأثر از نظام گفتمانهاست. رویکرد تحلیل انتقادیِ گفتمان امکان دستیابی به مناسبات تأثیرگذار در خلق متون را فراهم میسازد و الگوهای مناسبی برای بررسی، رمزگشایی و تبیین روابط بین زبان، ایدئولوژی و قدرتِ سازندۀ گفتمانها ارائه میدهد. مطالعات گفتمانی از این جهت که نسبتی روشمند بین متن و دیدگاههای اجتماعی، سیاسی و مذهبی منتقدان و چگونگیِ مواجهۀ آنان با گفتمان رقیب را آشکار میکند، حائز اهمیت است. این پژوهش با روش توصیفیـ تحلیلی و با رویکرد تحلیل گفتمان، صورتبندیهای گفتمانی که عبدالرحمن ابن جوزی در کتاب تلبیس ابلیس علیه صوفیان به کار گرفته است، تحلیل و تبیین میکند. بررسی گفتمانمحور تلبیس ابلیس با مشخص کردن شبکۀ روابط معنابخش متن، امکان به چالش کشیدن گفتمان فراگیر حاکم بر اثر و تحول در نظام تثبیتشدۀ مفاهیم آن را فراهم میسازد. بررسی گفتمانی باب دهم تلبیس ابلیس با سازوکارهای برجستهسازی، تقلیل، حاشیهرانی، سوء تشخیص، رژیم حقیقت و استراتژیهای کلامی نشان میدهد که ابن جوزی با تعمیم، تسرّی و کلیگویی و با فضای فکری خصمانه که به طور پنهان، از جانب دو قطب قویِ مذهب و قدرت حاکم تقویت شده، حکم به کفرآمیز بودن و تسلط شیطان بر اندیشهها، رفتار و گفتار صوفیان داده است.
کلیدواژهها