نویسندگان
چکیده
یکی از گرایشهای تفسیری مهم و پرسابقۀ قرآن کریم، تفاسیر عرفانی و اشاری است. این رویکردهای تفسیری حداقل از قرن سوم آغاز شده و تا دوران معاصر نیز شیفتگان خود را حفظ کرده است. بنابراین، در عصر اخیر نیز میتوان با آثاری روبهرو شد که در برداشت از آیات نورانی قرآن کریم، گرایشهای عرفانی و اشاری داشتهاند. ویژگیها و مختصات تفسیری آثار دورۀ جدید، تفاوتهایی با نوع پیشین خود دارد که میتوان تفسیر عرفانی و اشاری را به دو شاخه متقدم و متأخر تقسیم کرد. در این میان، میتوان «تأویلگرایی»، «بیان رمزی» و «فهم طبقهبندیشده» را به عنوان مبانی تفسیر عرفانی متقدم برشمرد. این در حالی است که در حوزۀ روشهای تفسیر عرفانیـ اشاری جدید، باید به «تلاش برای تعمیم فهم و همگانی ساختن برداشت از قرآن»، «اعتقاد به تدبرگرایی و تفسیر قرآن به قرآن» و «کلیدی دانستن طهارت قلب در فهم قرآن» اشاره کرد. مفسّران عرفانی جدید به دلیل بازآموزی در روشها، برداشتهای جدیدی از قرآن بیان کرده که مسبوق به سابقه نبوده و نشانی از آن در سنت تفسیری مشاهده نمیشود. به همین دلیل، تبیین رویکردها و ویژگیهای این روش تفسیری، از اهمیت زیادی برخوردار است.
کلیدواژهها