نویسندگان
چکیده
یکی از پایههای اساسی تشکیل و تحکیم مبانی یک تمدن ماندگار، تعلیم و تربیت مؤثر و جریان آفرین است. در واقع دستیابی به اثر بخشی پایا و مؤثر در نظام تربیتی، مستلزم بینش صحیح و انتخاب درست روش تربیت است. یکی از برجستهترین مکاتب تربیتی، مکتب تربیتی عرفای اسلامی است؛ کسانی که توانستهاند با کمترین امکانات، یکی از تأثیرگذارترین گونههای تربیت را در مواجهه با متربیان خود به کار گیرند. این مقاله بر آن است که با بررسی حکایات مربوط به نوع سلوک عارفان مسلمان، شیوههای تربیت غیرمستقیم مرید را با تکیه بر حکایات کتاب تذکرﺓالاولیاء عطار، با روش توصیفی- تحلیلی و با توجه به بسامد کارکرد آنها در حکایات این کتاب مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. مقصود از شیوههای تربیت غیرمستقیم، شیوههایی است که تکیه آن بیشتر بر کنایه و تعریض است و صراحت به تربیت، توسط مربی در آن وجود ندارد. با توجه به بررسی انجام شده، مشایخ از سه شیوه اصلی تربیتی شامل شیوههای: مشاهدهای، اکتشافی و کشفی- شهودی بهره بردهاند که هر یک از این شیوهها دربردارنده فروعاتی هستند. روش مشاهدهای شامل روش-های نمایشی و استفاده از طبیعت و محیط پیرامون؛ روش اکتشافی شامل طرح معما و بیان رمزگونه و استفاده از تاویل و تمثیل؛ و روش کشفی-شهودی شامل استفاده از سفر و هنر در تربیت مرید است.
کلیدواژهها