نویسندگان
چکیده
ماجرای کشمکش بین تشبیه و تنزیه ذات، صفات و افعال خداوند را میتوان دیرپایترین و گستردهترین مناقشه کلامی پیروان ادیان ابراهیمی دانست. در عالم اسلام امثال کرّامیه، حشویه و اشاعره به تشبیه ذات حق و در مقابل معتزله، شیعه، و عارفان مسلمان، به همانند دانستن اوصاف و افعال حق با آدمیان قایل بودهاند.
این مقاله رویکرد عارف شوریده نیشابور، فریدالدین محمد عطار(618-540 ق./1221 -1145 م. ) را در موضوع مذکور در سه اثر او(الهینامه، مصیبتنامه و منطقالطیر) بررسی میکند. این جستار نشان میدهد که فریدالدین حتی در حال و هوای سرایش اشعارش نیز رویکرد تنزیهی دارد و بارها بدان تصریح میکند. عطار برخلاف اشاعره، صفات و ذات حق را از هم جدا نمیداند. وی پای خرد را در شناخت کنه ذات، صفات و افعال خداوند شکسته دانسته، و او را حتی از به نام خواندن هم منزه میداند و معتقد است آنچه بندگان در مییابند، در واقع بازتاب خیال خود آنان است: «قسم خلق از وی خیالی بیش نیست».
در منطقالطیر نیز پرندگان در پایان توانشان، سیمرغ را سی مرغ دیدند: «حضرتی دیدند بی وصف و صفت». این رویکرد تنزیهی فریدالدین که حتی به مرز الاهیات سلبی نیز نزدیک میشود، یادآور خطبه نخست امام علی(ع) در نهج البلاغه است. از سوی دیگر خردهگیریهای عطار بر رحمت الاهی نیز که بر زبان دیوانگان جاری شده است، نشان میدهد که وی به حسن و قبح عقلی افعال باور دارد و خداوند را فوق چون و چرا نمیداند.
کلیدواژهها