بررسی تکوین نظریۀ ولایت عارفانه بر مبنای استحالۀ تمثیلی و چگونگی انتقالِ آن به عصر سهروردی

نویسندگان

چکیده

بسیاری از پژوهشگران، آبشخور تصوف اسلامی را از یک مشرب فکری مشخص جستجو کرده‌اند. دیدگاه حاکم بر این پژوهش‌ها، بر مبنای درخت‌گونگی و داشتن ریشۀ متمرکز بوده است. با توجه به نظریۀ استحالۀ تمثیلی، هر یک از مباحث مورد بحث در تصوف اسلامی، می‌تواند از ریشه‌ای جداگانه سر برآورده باشد و این پژوهش بر آن است تا بر مبنای این نظریه، نشان‌ دهد که یکی از سرچشمه‌های تصوف اسلامی، فرهنگ ایرانی است و تکوین نظریۀ ولایت عارفانه در سرزمین ایران، می‌تواند حاصل دگردیسی در عقیدۀ ایرانیان به فرّۀ ایزدی باشد. در این مقاله زمینه‌های محیطی و پیش‌زمینه‌های فکری که در تدوین مبحث ولایت عارفانه توسط حکیم ترمذی اثرگذار بوده است؛ موردِ بررسی قرار می‌گیرد و با ترسیم خط سیر نظریۀ ولایت عارفانه تا زمان سهروردی و بازتاب آن در آثار تعدادی از عارفان و متفکران بزرگ به نظریۀ حکیمانِ متألّهِ سهروردی و ارتباط آن‌ با مبحث ولایت عارفانه پرداخته می‌شود و چگونگی تلفیق این اندیشه‌‌ها که با وجود دگردیسی در عناصر، ماهیّت معنایی آن‌ محفوظ مانده است؛ بررسی می‌گردد.

این بررسی نشان می‌دهد که پیوند میان حکمت خسروانی و عرفان ایرانی و دگردیسی‌های تدریجی در نظریۀ ولایت عارفانه، چگونه پیش‌زمینه‌های فکری و دگردیسی‌های نظریِ لازم را برای آن‌چه که بعدها حاکمیت صوفیان صفوی تفسیر شده، آماده کرده است. زمینه‌های اولیۀ چنین تحوّلی، در بستر روح و فرهنگ ایرانی فراهم بود و اندیشمندانی چون سهروردی به آن جانی دوباره بخشیدند

کلیدواژه‌ها

دوره 11، شماره 1 - شماره پیاپی 21
21
فروردین 1394
صفحه 215-244
  • تاریخ دریافت: 09 بهمن 1401
  • تاریخ بازنگری: 01 آذر 1403
  • تاریخ پذیرش: 09 بهمن 1401
  • تاریخ انتشار: 01 فروردین 1394