نویسندگان
چکیده
طبق نظر لیکاف، انسانها از طریق تجربههای مادی و روزمره خود، ساختهایی مفهومی و بنیادینی را ایجاد میکنند که برای اندیشیدن در مورد امور انتزاعی به کار میروند. این ساختها همان طرحواره تصویری هستند که به سه دسته طرحوارۀ حجمی، قدرتی و حرکتی تقسیم میشوند. طرحوارۀ حجمی یکی از اصلیترین طرحوارههای تصویری است که در متون عرفانی کاربرد زیادی دارد. طبق این طرحواره، انسانها با تجربهای که از مکانهای حجمدار دارند و با توجه به قرار گرفتن خود در مکان یا ظرف حجمدار، برای مفاهیم انتزاعی حجم قائل میشوند.
هدف از این پژوهش، بررسی و مقایسۀ طرحوارههای حجمی در مثنویهای عطار و مثنوی مولاناست که در قالب سه زیرشاخۀ عمده یعنی دل، تن، و دنیا انجام شده است. ابتدا ابیات مورد نظر استخراج و سپس دستهبندی شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد با وجود انفسی بودن عرفان هر دو شاعر، عرفان مولانا نسبت به عطار انفسیتر است. از سوی دیگر، نگاه مولانا به تن/جسم و دنیا تلطیفشدۀ نگاه عطار است؛ این امر، حاکی از آن است که نگاه عطار نسبت به مولانا بیشتر تحتتأثیر عرفان صوفیانه است.
کلیدواژهها