نویسنده
چکیده
رینولد الین نیکلسون، مولویشناس مشهور انگلیسی، در شرح بیتی از مثنوی که در آن کلمۀ «صدور» آمده، این کلمه را در مفهوم اصطلاحی نوافلاطونی آن، یعنی بر اساس نظریۀ صدور در دستگاه فلسفی فلوطین، شرح کرده است. این تحقیق با بررسی پیشینۀ پژوهش، بررسی موارد و ریشههای تکوین ایدۀ تأثیرپذیری مولوی از نظریۀ صدور نوافلاطونی در ذهن نیکلسون، بررسی معانی صریح و ضمنی کلمات صدور و صدر در زبانهای عربی و فارسی و بررسی معنی و بسامد این کلمات در آثار صوفیانه و دیدگاه عرفانی مولوی، به نقد ایدۀ تأثیرپذیری مولوی دربارۀ مفهوم صدور در دستگاه فلسفی فلوطین پرداخته است. در بخشهای مختلف این مقاله، آرا و نظریات موافقان تأثیرپذیری مولوی از فلوطین، از جمله نیکلسون، ادوارد هنری وینفیلد، عبدالحسین زرینکوب و قاسم غنی با آرا و نظریات مخالفان این تأثیرپذیری، از جمله ویلیام چیتیک و بدیعالزمان فروزانفر مقایسه و تحلیل شده است.
نتیجۀ بررسی نشانمیدهد که مولوی در هیچیک از آثار خود، کلمۀ صدور را در قالب نظریۀ فلسفی نوافلاطونی ـ فلوطینی آن به کار نبرده است. در بیت مورد بحث در این مقاله نیز، مقصود مولوی از کلمۀ صدور، مانند همۀ موارد کاربرد این کلمه در آثار مولوی، بهمعنی لغوی صریح این لغت عربی، یعنی سینهها مراد بوده است که مولوی آن را متناسب با مفهوم صوفیانۀ آن، به عنوان ظرف و ابزار معرفت، در جا و مقام مناسب به کار برده است. ازاینرو نظریۀ اخذ و اقتباس مولوی از نظریۀ صدور نوافلاطونی و تقلید او از آرای فلسفی فلوطین، خطای روششناختی در مولویشناسی و مثنویپژوهی است.
کلیدواژهها