نویسندگان
چکیده
یکی از روایات مطرح و مورد استناد عارفان مسلمان، حدیث «ما رأیت شیئاً الا و رأیت الله فیه» (چیزی را ندیدم مگر آنکه خدا را در آن دیدم) است. این روایت همانندهایی دارد که با واژۀ «قبله»، «معه» و «بعده» در برخی متون هم آمده است. حدیث مورد نظر در نوشتههای پیشین صوفیان به برخی مشایخ آنها و در دورۀ پسینی، به پیشوای مؤمنان علی ابن ابی طالب(ع) منسوب شده است. این در حالی است که در میراث سترگ و استوار (از منابع درجه اول) شیعه و اهل سنت چنین حدیثی گزارش نشده است.
عارفانی در طول تاریخ ـ از حلاج گرفته تا معاصران ـ از این حدیث و بر مبنای واژۀ انتهایی آن برداشتهایی همسو با نظریۀ وحدت وجود داشتهاند. در عرفان اسلامی بهویژه از افق اندیشۀ کسانی مانند ابنعربی، وحدت وجود وحدت حقیقی اطلاقی است. به این معنا که وجودِ واحد و یگانه، خداست که تجلیات و مظاهر آن دارای کثرت است.
برخی عارفان بر اساس آیات قرآن و مستنداتی از برخی نصوص حدیثی، در جهت تحکیم این انگاره (وحدت وجود) بهره گرفتهاند. نقد و بررسی این روایت از حیث سندی و متنی در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. صرفنظر از اینکه این متن با گونههای متفاوتش روایتی از پیشوایان دینی نیست، باید گفت گرچه برخی از این برداشتها بهلحاظ قواعد فهم متن غریب نیست، میتوان معانی دیگری نیز مطابق با فهم عرفی و قواعد عقلی بر آن حمل کرد.
کلیدواژهها