نویسندگان
1 استاد تمام و عضو هیئتعلمی دانشگاه الزهرا(س)
2 دانشآموختۀ دکتری ادبیات عرفانی، نویسندۀ مسئول
چکیده
زبان هنر اسلامی زبانی نمادین و رمزگونه است. نمادها حامل معنای درونی و ذاتی این هنر بوده و راه بررسی آثار هنری هم بررسی این نمادها و سمبولهاست. اگر تصوف را نگاه هنری به مذهب بدانیم، مشاهده میکنیم که آثار صوفیان آمیخته به نمادها و نشانههایی است که واکاوی دلالتهای این رمزها میتواند رهیافتی بهسوی درک عمیق مفاهیم و بُنمایههای موضوعات عرفانی باشد. معراجنامه منسوب به بایزید بسطامی، شرح سفری روحانی است که توسط ابوالقاسم عارف به نگارش درآمده است. معراجنامه به ضرورت ساختار رؤیاگونهاش طالب شکلی نمادین و رمزگراست. در این پژوهش، نمادها در چهار خوشۀ تصویری آب، پرواز، نور و رویش طبقهبندی و تفسیر میشوند. رمزهایی که در قالب خوشههای تصویری، تصاویر کهنالگویی و اساطیری برای بیان رؤیاهای عارفانۀ بایزید بسطامی به کار گرفته شدهاند، بخشی از نمادهای مکرّر متون صوفیه و سایر معراجنامهها هستند که علاوه بر ارائۀ جهانبینی عارف، جایگاه این تصاویر را در رؤیاهای صوفیه به دست میدهد. از آنجا که الگوی همۀ معراجنامههای دورۀ اسلامی، معراج پیامبر اکرم(ص) است، بسیاری از مشاهدات و تصاویر این رؤیا با معراج الگو، هماهنگ و همسوست. برای بررسی این موضوع ساختار و نمادهای عرفانی دو اثر با هم تطبیق داده شد. بررسی این نمادها، به یافتن چگونگی جهان مصوَّر صوفیه در عالم معراج که عالمی نورانی است کمک میکند. نیز نشان میدهد که مرتبۀ مسافر معراج، هماهنگ با نمادهای متن و مدارجی است که وی طی میکند. شیوۀ این پژوهش توصیفیتحلیلی و تطبیقی با رویکرد بلاغی است.
کلیدواژهها