نویسندگان
دانشگاه کاشان
چکیده
زبان صوفیانه یکی از مهمترین ابزارهای کاربست معانی سیروسلوک و مدارج عرفانی به شمار میرود. فریدالدین عطار (540ق)، شاعر پرآوازۀ ایرانزمین، و محمدعلی الرباوی (1949م) شاعر سرشناس کشور مغرب، دو تن از شاعران عارف در ادبیات جهان هستند که در آثارشان طریق سیروسلوک را ترسیم کرده و کوشیدند تا تصویری از انسان کامل فرادید مخاطب قرار دهند و هرکدام بهنحوی از سالکی سخن گفتهاند که قدم در این راه صعب الوصول گذاشته است. مهمترین متنی که تبلور رویکرد یادشده است، دو منظومۀ منطق الورد از محمدعلی الرباوی و منطق الطیر از عطار نیشابوری است. در پرتو اهمیت مسئله، پژوهش حاضر که بر اساس مکتب آمریکایی در حوزۀ ادبیات تطبیقی و به شیوۀ توصیفیتحلیلی انجام میگیرد، در پی همسنجی و تحلیل دو منظومه و بررسی نمادهای صوفیانۀ دو شاعر است و تلاش دارد در خلال آن به ارائۀ برخی شباهتها و تفاوتها بپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که عمدهترین شباهت این دو اثر، انتخاب هدفمند دالّ منطق در عنوان دو سروده، هدف مشترک سیر سالک، شباهت در کاربست رمز «باز» برای سالک، عذرآوریِ باز در ادامۀ مسیر و نیز بهکارگیری برخی نمادهای عرفانی چون ستر، سلطان، سرّ، ضوء، طریق و... است. از جمله تفاوتها میتوان به اختلاف در انتخاب پیر و راهنما و تفاوت در بهکارگیری نماد بلبل و گل اشاره کرد. راز آشکارشده در کل داستان، بیانگر این نکته است که درک حقیقت هستی جز با حقیقت خودِ انسانی امکانپذیر نیست و رسیدن به حقیقت انسان، کاری بس دشوار و طاقتفرساست.
کلیدواژهها