نویسندگان
دانشگاه زنجان
چکیده
پژوهش دربارۀ توانش قالبهای غیرمثنوی در قصهگویی عرفانی، معمولاً بهدلیل انبوه روایتهای مثنوی مورد غفلت قرار گرفته است. غزل، یکی از قالبهای شعری، که در بیان عواطف و احساسات درونی به کار گرفته میشود، بهدلیل برخورداری از زبانی غیرارجاعی، شرح رخدادهای رمزی و روایت دیدار با معشوق در فضایی نمادین را بهخوبی بازنمایی میکند. شعرای عرفانی از این ظرفیت غزل برای بازنمایی تجارب عرفانی خود بهره گرفتهاند و فرم غزل روایی در نتیجۀ توجه به این ظرفیت غزل در ادبیات فارسی شکل گرفته است. این مقاله با رویکرد توصیفیتحلیلی، به جایگاه عراقی و کمیت و کیفیت غزل روایی او در بین سایر شعرای عارف زبان فارسی میپردازد و نشان میدهد عراقی (متوفی 688ق) از این لحاظ (سرایش غزل روایی؛ ۸۸/۶ درصد نسبت به کل غزلیاتش) پس از عطار (۱۱/۷ درصد) در جایگاه دوم و پیش از مولانا (۸۴/۲ درصد) و سنایی (۱۸/۳ درصد) قرار دارد. و در 21 غزل از 305 غزل دیوانش، شرح تجارب شهودی خود را به شکلی نمادین ارائه کرده است که در آنها عناصر غزل و روایت در نگاهی ساختارمند به بیان کلیت تجربۀ عرفانی او میپردازند. شخصیتهای اصلی این غزلها عاشق (عارف)، معشوق (معبود)، پیر و راهنما و در مواردی اهل خرابات هستند. با توجه به بیان مشاهدات از زبان عارف، بیشتر روایت این غزلها به شیوۀ اولشخص، دو غزل با شیوۀ دومشخص و سه غزل دیگر به طریق سومشخص بیان شده است. این غزلیات روایی در بیشتر موارد مبتنی بر کنش هستند و تنها در نُه غزل، گفتوگو بین شخصیتها رخ داده است.
کلیدواژهها