نویسندگان
1 دانشجوی دکترای ادبیات عرفانی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین، نویسندۀ مسئول
2 استادیار دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین
3 دانشیار دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین
چکیده
زبان عرفان زبانی سمبولیک است. عرفا برای بیان تجربهها و اندیشههای خویش از نمادهای طبیعی بیش از دیگر نمادها بهره بردهاند. «سیمرغ» و «هما» دو نماد طبیعی هستند که به اسطورهها راه یافته و از آنجا نیز به ادب عرفانی فارسی منتقل شدهاند. پرندۀ «عنقا» نیز از افسانههای عرب جاهلی به ادب عرفانی فارسی ورود کرده است. این پرندگان در گذر از متون اساطیری و حماسی به عالم عرفان، دچار تحولات فراوانی شدهاند. آنها در زبان عرفان کارکردهای بیشتری داشته و بهعنوان نماد، معانی مختلفی را برمیتابند. جستار پیش رو بر آن است تا بهشیوۀ تحلیلیتوصیفی، کارکردهای این پرندگان را در بیان کلان اندیشههای عرفانی، با تکیه بر اشعار برجستۀ عرفانی فارسی واکاوی کند. نتیجۀ تحقیق نشان میدهد که اولاً دو پرندۀ سیمرغ و هما دو پرندۀ طبیعی و زمینی هستند که جنبۀ اساطیری پیدا کردهاند؛ ثانیاً بهرغم اینکه سه پرندۀ سیمرغ، هما و عنقا در شعر عرفانی، سمبلی برای بیان حقیقتی والاتر بوده و اغلب بهجای هم به کار رفتهاند، تفاوتهای آشکاری دارند؛ ثالثاً کاربرد سمبلیک پرندگان با رویکرد زیستمحیطی از سه منظر زبان، اندیشه و اخلاق قابل بررسی است که طرح این موضوع میتواند در دگرگونی زیرساختهای اندیشگی جامعه نسبت به محیطزیست تأثیرگذار باشد.
کلیدواژهها