نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشآموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان (نویسندۀ مسئول)
2 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان
چکیده
مولوی با اینکه سنیمذهب است، در ابیات و حکایتهای متعددی به ستایش اهلبیت عصمت و خصوصاً حضرت علی(ع) پرداخته و جنبههایی از عشق و محبت به این خاندان والا را در اشعارش منعکس کرده است. اعتقاد و ارادت مولوی به حضرت علی(ع) مانند بسیاری دیگر از عقاید و دیدگاههای وی از سوی منتقدان مثنوی و عرفان با نقد و انکار همراه شده است. منتقدان، ابیات و حکایتهایی از مثنوی را که نشانگر محبت خالصانۀ مولوی به حضرت علی(ع) است، با خوانش مغرضانه و به میان آوردن مواضع دروندینی و معیارهای مذهبی خود، تفسیر و نقد کردهاند. در نوشتار حاضر با رویکردی تحلیلی ـ انتقادی و با استفاده از شیوههای علمی تحلیل متن و استناد، نقدهای واردشده به این ابیات مولوی بررسی شده است.
هدف از این ارزیابی، معرفی منتقدان مثنوی در عصر حاضر و بررسی انتقادی نقدهای آنان بر حکایتها و ابیات مرتبط مثنوی با حضرت علی(ع) است تا از این رهگذر، شناختی روشن و حقیقیتر از اعتقاد و اندیشۀ مولوی حاصل شود. بر اساس بررسیهای انجامگرفته، چنین برداشت میشود که مولوی در نقل حکایت «خدو انداختن خصم بر روی علی(ع)» از اتهام تصرف و تاریخسازی مبراست؛ درواقع مولوی این حکایت را مطابق روایت کتابهای معارف و کیمیای سعادت سروده و برخلاف نقد و نظر منتقدان، انگیزۀ وی از سرودن این حکایت، تعلیم اندیشههای عرفانی است و نه تاریخسازی و غرضورزی با شیعه؛ همچنین در نقدِ نقدهای وارد بر تفسیر مولوی از حدیث غدیر با استناد و استشهاد به قراین مختلف ثابت میشود که مولوی حدیث ولایت را تقریباً موافق با اعتقاد شیعیان تفسیر کرده است.
کلیدواژهها