نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده الهیات و علوم اسلامی، دانشگاه تبریز
چکیده
اندیشۀ مولانا دارای نظامِ معرفتیِ منسجمی است که از ویژگیهای کلیِ یک نظامِ معرفتی برخوردار است و نظمِ معنویِ خاصی را تداعی میکند؛ این نظام با همۀ تفاوتها، در امهاتِ مباحث با آموزههای بسیاری از حکمای اسلامی در موضوعاتِ مختلف هماهنگی دارد و یا دستکم قابلِ تطبیق است؛ یکی از اصلهای مهمِ مشترک در میانِ آموزههای حکمت اسلامی و عرفان مولوی، اصلِ تشکیک و لازمههای آن مانندِ مراتبی بودنِ هستی و معرفت است. تحققِ تشکیکی هریک از شاخههای وجود و معرفت، وجودِ نظمِ شگفتانگیزی از معانی در عالمِ معنا را جلوهگر میسازد. ویژگی کلی نظامِ معرفتی مطرح در عالم اسلام این است که بر سهگانههای «مجردِ محض، برزخ و مادی محض» مبتنی است؛ و سهگانههای مختلفی در حوزههای مختلفِ وجودی و معرفتی بر اساسِ این اصلِ کلی قابلِ طرح است. شئون سهگانۀ حقتعالی، مراتب سهگانۀ عالم، مراتب سهگانۀ نیروهای انسان، و نیز مراتبِ سهگانۀ حالاتِ انسانی یعنی بیداری، خواب و مرگ، با موضوعِ حاضر ارتباطی وثیق و عمیق دارد. حال موضوعِ مهمِ «وفا» نیز باید نسبتی با این نظامِ وجودی و معرفتی داشته باشد و جایگاهی در منظومۀ معرفتی مولانا به خود اختصاص دهد. ما ضمنِ اشاره به جایگاهِ وفا در نظامِ اندیشۀ مولانا در قالبِ نموداری، جوانبِ این موضوع را بررسی میکنیم.
کلیدواژهها
..