نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 عضو هیئتعلمی مؤسسۀ آموزش عالی هنر و اندیشه اسلامی
2 دانشجوی دکتری حکمت هنرهای دینی، دانشگاه ادیان و مذاهب، نویسندة مسئول
3 عضو هیئتعلمی مؤسسۀ آموزش عالی هنر و اندیشۀ اسلامی
چکیده
معرفت و شهود عرفانی فقط برای شخص شهودکننده ظهور مییابد؛ این تجربه آنگونه که ادراک میشود، قابل انتقال به غیر نیست. اما تمثیل به شکل خاصی چنین وظیفهای را بر عهده دارد. هدف پژوهش حاضر مشخص نمودن جایگاه، کیفیت و نحوۀ دریافت تمثیل در انتقال معرفت عرفانی است. برای نیل به این هدف از روش توصیفیتحلیلی بهره بردهایم. البته تمثیل در نظرگاه عینالقضات محدود به معرفت عرفانی نیست و در اساس ساختار نامگذاری با توجه به استقلال اسم از مسما بهمثابۀ یک تمثیل توجیه میشود و در یک سلسلهمراتب وجه تمثیلی بیشتری برای معرفت عرفانی در نظر گرفته میشود. حتی میتوان گفت معرفت عرفانی برای شخص ادراککنندۀ آن نیز ادراکی تمثیلی است و درواقع انتقال تمثیلی و زبانی این معرفت، تمثیل مضاعف بهحساب میآید. در تمثیل از معرفت عرفانی محسوس بودن، زیبا بودن و داشتن وجه تشابه با امر ملکوتی ازجمله ویژگیهای فرم تمثیلی است. هرچند در هنگام خلق یک اثر عرفانی، معنای یکه و منحصربهفردی در نظر خالق آن وجود دارد که بهنحو قراردادی وضع شده است، در مقام ادراک اثر تمثیلی با ساخت معانی متعدد مواجهیم که در نسبت با افراد مختلف شکل میگیرند. این معانی جدید حاصل جمع معانی درون مخاطب و معنای تعبیهشده در اثر هستند. تمثیل در یک وجود دوگانه ازطرفی برای فهم همگان میتواند مورد استفاده قرار گیرد و ازطرف دیگر از بیان صریح حقایق جلوگیری میکند؛ همچنین برای شخص تمثیلکننده نیز امکان اشاره به حقیقت غیرقابل فهم را حاصل میکند.
کلیدواژهها